عاشق تنها

سلام دوستای عزیزم مهسا هستم به وبلاگ من خوش اومدید امیدوارم لحظات زیبایی روسپری کنید نظر یادتون نره!

روزی شیطان همه جا جار زد قصد دارد از کار خود دست بکشد وسایلش

را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد او ابزار های خود را به شکل

چشمگیری به نمایش گذاشت این وسایل شامل خودپرستی شهوت

نفرت خشم حسادت قدرت طلبی ودیگر شرارها بودولی در میان آنها

یکی بسیار کهنه و مستعمل به نظر می رسیدبهای بسیار گرانی

داشت و شیطان حاضر نمی شد آن را ارزان بفروشدکسی از او پرسید

نام این وسیله گرانبها چیست؟شیطان با خنده موذیانه ای پاسخ داد نا

امیدی از رحمت الهی و افسردگی و دلسردشدن از زندگی ...

 

از او پرسیدند چرا آنقدر گران است؟گفت این موثرترین وسایل من است

فقط با این وسیله می توانم در قلب آدمی رخنه کنم و کاری را به انجام

برسانم اگر فقط موفق شوم کسی را به ناامیدی و دلسردی و اندوه

وادارم می توانم هر آنچه میخواهم با او بکنم!من این وسیله را برای

همه انسانهای احمق بکار بردم و جواب های رضایت بخشی هم گرفتم

بخاطر همین انقدر کهنه و با ارزش هست...

نوشته شده در یک شنبه 19 آذر 1391برچسب:شیطان,داستان,اموزنده,متن اموزنده,روایات اموزنده,شیطان و انسان,,ساعت 13:54 توسط مهسا| |